۱۳۸۷ مهر ۲۴, چهارشنبه

کنعان


کنعان به سادگی فیلم خاصی نیست .به طور مجرد که نگاهش کنی در بازه فیلمهای مبتنی بر رابطه فیلم ساده پیش پا افتاده ای هم شاید باشد .اما واقعیت این که هیچ اثر یا محصول هنری را نمی شه به طور مجرد نگاهش کرد .جدای از رابطه اثر و مولف که ملت کلی در بسط و تایید و تکذیبش داد سخن میدن معتقدم که زمان و مکان خلق یک اثر رو در نقدش باید مد نظر داشت.


جان کلام بعد از همه این کلمات قلنبه سلنبه که گفتم می خواستم بگم کنعان امروز و در سینمای ایران اتفاقی است .اتفاقی خوب .
در سینمای پر از خشونت پنهان وابتذال به شدت آشکار و سینمای فراری از نشانه شناسی ومبتنی بر این تفکر که بیننده ایرانی خر است و همه چیز را باید در فیلم فریاد زد مبادا که چیزی دور از چشم بماند


دیدن فیلمی که در ان ادمها انسانگونه با هم حرف می زنند و فیلمی که نشانه های ظریفی دارد از رازهای مگو و رابطه های پنهان آدم را شیفته می کند .
در سینمایی که فیلمهایش را یکبار هم نم توان تحمل کرد اگر فیلمی را بتوانی دوبار نگاه کنی بی آنکه ساعتت را نگاه کنی یعنی فیلم خوبی است.

و بیش از همه فیلمی است درباره سی و چند ساله ها وقصه حیرانی شان .فیلم را که دیدم فهمیدم چقدر سهم ما نسل سی ساله در سینمای این مملکت کم است

.

همه سی ساله های مونث اطراف من جدای از اینکه شوهرشون رو دوست دارند یا عاشق دوست شوهرشون هستند و می خوان برن کانادا یا نمی خوان برن همذات پنداری عمیقی با مینا داشتند. احتمالا یکی از دلایلی که کنعان با اقبال خانمها بیش از آقایون روبرو شده همینه.


از نکات قابل اعتنای فیلم زحمتی هست که ترانه برای این نقش کشیده جدای از اینکه موفق بوده یا نه به نظر من قدم بلند و شجاعانه ای برداشته برای تغییر دادن تصویر تکراری دختر فقیر زحمت کش وبه خصوص ترانه 15 ساله که به نظر میرسه در ذهن همه ما به شکل لایتغیری حک شده .


*از این کلمه اثر هنری خیلی بدم میاد.خیلی ترکیب بی مزه ایه .