۱۳۸۸ خرداد ۵, سه‌شنبه

به خاطر کمی سهم تحقیر کمتر

من آدم کوچکی هستم که آرزوهای کوچکی دارد وبرای همین آرزوهای کوچک رای می دهم.


من رای می دهم فقط به خاطر اینکه چهار سال دیگر آدم حقیر تر از خودم در خیابان راهم را به خاطرتعداد دکمه های مانتوی گشاد و تیره ام که از نظر او کافی نیست سد نکند .


من رای می دهم تا چهار سال دیگر آدمهایی تنگ نظر تر و حقیر تر از خودم در فرودگاههای دبی و آذربایجان و ده کوره ها ی دیگر به بهانه امنیت, لباس از تنم در نیاوردند.


من رای میدهم تا در چهار سال دیگر حداقل سالی یک فیلم قابل دیدن باشد که به بهانه آن بتوانم راهی به سمت سینما کج کنم .


من رای میدهم تا چهار سال دیگر کسی حقیر تر از من به نام من در مجامع یبن اللملی باعث تحقیر من نباشد .


من رای میدهم تا هر روز مجبور نباشم برای خواند پیش پا افتاده ترین خبرها همه فیلتر شکنها را جستجو کنم.


من رای میدهم شاید در چهار سال دیگر مجله هفتی باشد که به ذوق آن سر ماه دم روزنامه فروشی بایستم.


من رای میدهم تا چهار سال دیگر مجبور نباشم فاصله رو به تزاید صفر هزینه های زندگیم را با در آمدم اندازه بگیرم.


و به موسوی رای می دهم


چون گرچه به باور من موسوی اصلاح طلب نیست اما اصولگرای میانه رویی است که فاشیست نیست و برای آدمهای دیگر حق نفس کشیدن و حیات می شناسد.


من به موسوی رای میدهم چون انسان صادقی است که قول های ناممکن نمی دهد ویارکشی نمی کند.


من به موسوی رای میدهم چون باور دارم به همان 20 درصد نقاط اشتراکی که در اندیشه های من و باورهای او وجود دارد جامه عمل خواهد پوشاند


و من آدم آنقدر کوچکی هستم که برای همین 20 درصد به او رای خواهم داد.