۱۳۸۶ مهر ۹, دوشنبه

دوست دارم

دوست دارم ويترين پذيرايي رو با همه ظرفهای چيني و کريستال توش ببخشم به کسی که دوست داره يا به هر شکلی از جلو چشمم ناپديد بشه.


دوست دارم شبيه يک خانم مهندس باشم از اون خانم مهندس های اتوکشيده مرتب با یک ته آرايش ملايم که تمام روز هم از صورتشون پاک نمی َشه.


دوست دارم خونمون يک خونه مرتب باشه و هميشه از تميزی بدرخشه مثل خونه جميله خانوم اپيلاسيونيه که همه جای خونه اش برق میزنه يا يک دوستی که حتی کنترلهای وسايلشون رو ی ميز به ترتيب قد چيده شده اند


دوست دارم 4 کيلوی دیگه وزن کم کنم تا خيالم راحت بشه.


دوست دارم

دوست درام به اين فوبيا آب وترس از غرق شدن که هميشه باهام بوده غلبه کنم


دوست دارم عکاسی ياد بگيرم


خيلی چيزهای ديگه تو دنيا دوست دارم


ولی نمی شه چيزهای کوچيکی هم هستن ولی نمی شن


****

روبروی من تو سالن یک کتابخونه گذاشتن که از جايي که نشستم بهش نگاه میکنم کلی قول زنکنه اصلا شبيه کتابخونه مهندسی نيست ومن بعضی وقتها خيال میکنم اون کتاب قرمز جلد گالينکور کتاب سازه های فولادی دکتر طاحونی نیست و کتاب مرشد و مارگریتاست چاپ قديمش همونی که بابام از دوستش کش رفته.


****

آقا من بلد نيستم لينک آهنگ پست قبلی اينجا بذارم.بلد هم بودم فيلترينگ محترم اجازه نمی داد .بالاغيرتا خودتون Search کنيد کاری نداره.